---دید دیگر
برچسب:, :: :: نگارنده : Hani ساعت دو از محل کارش خارج شد و چون نیم ساعت وقت داشت تا به محل کار دوستش برود، تصمیم گرفت با همان یک دلاری که در جیب داشت ناهار ارزان قیمتی بخورد و راهی شرکت شود. نظرات شما عزیزان:
جایی درپشت ذهنت به خاطر بسپارکه اثرانگشت خداوند برهمه چیز هست...
قسم را می خورند...
دروغ را می گویند... صداقت را تف می کنند... حقیقت را دفن می کنند... شرافت را می فروشند... فقط و فقط به خاطر اینکه راست نگویند!!!!!
سال نومی شود.زمین نفسی دوباره می کشد.برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند
و پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز دوباره...من...تو...ما... کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟...پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟... زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و چون همیشه امیدوار وسال نومبارک...
سلام خوبی انشالله
بشار
![]() ساعت13:14---28 اسفند 1391
بهاران ، هنگام روئیدن گلهای وحشی ، دانه ی زیر خاک و جوانه ی آن که از خاک چادری بر پا نموده و اعلام ورود عروسی را بزم چمن می کند. نغمه ی بلبلان و چهچهه ی قناری های زیبا ، نوای نی چوپان و ناله ی بع بع گوسفندان ، زمزمه ی جویبار و قلقل آبشار ، نسیم ملایم بهار و تولید آهنگ دلنوازی از شاخسار درختان ، اشعه ی نقره فام ماه در بحر ظلمت ، درخشیدن ستارگان الماس گون ، رعد و برق و عمر کوته ، لکه ی ابر ها و شفافی آسمان همگی حاکی از یک عشق پاک و مقدس است بهار ! بهار زندگی ، بهار آرزو ، بهار عمر و همه در جستجوی بهار عشق مان خواهیم بود ... بهار ، دیده ی هر عاشق دلباخته را و قلب هر معشوق دلسوخته را به یاد بهاران عشقش می اندازد آنگاه بر خرمن خاطرات شورانگیزش نشسته و می اندیشد بهاران مبارک باد ...
|